هوا واقعا سرده. یه دقیقه رفتم ببیرون اومدم یخ زدم. من دوست دارم همه فصل ها روال خودشون رو داشته باشن. زمستون برف بباره تابستون گرم باشه و بهار هوا خوش خوشان. دوست ندارم زمستون بی برف و بهار سرد رو.
دلم میخواد گل بکارم. اما روحیه ام یه کم کسله. دلیلشم اینه که تو این مملکت یه روز خوش بی مشکل وجود نداره انگار. یعنی واقعا بهش رسیدم ها. تا یه مشکلی حل میشه یکی دیگه شروع میشه.
با این حال آرامشی که تو وجودم هست خوشاینده. خدا رو شکر. تنم سالمه و زندگیم گرم. مشکل هم ایشا... حل میشه
اخ کمانگیر جون تو هم تگرگ امروز رو تجربه کردی؟.. من بارون رو خیلی دوست دارم.. ولی تگرگ؟؟؟
به نظر من منشا بیشتر مشکلات بی پولیه.. پول باشه صدی نود مشکلات من حله.. اصلا من عقده پول دارم
اونموقع خونه بودم.
همیشه هم بی پولی نیست گاهی مشکلات دیگه ای وجود دارن که روح ادم رو سوهان می کشن
این سردی نیست باران خانم ، ازش فرار نکن ،مولوی میگه :
گفت پیغمبر به اصحاب کبار / تن مپوشانید ز باد بهار*
کانچه با برگ درختان می کند / با تن و جان شما آن می کند .
اینجا واقعا سرده طوری که من دورم پتو پیچیدم
دلم منم روشنه
خدا از دلت بشنوه
منم تا یه حدی این افسردگی رو دارم
هممون داریم
من با اجازت ادت می کنم
واقعا همه مون یه نیمچه افسردگی داریم
لطف می کنی
بازم خدا رو شکر که علی رغم سردی بیرون ، خونه ات گرمه.
واقعا خدا رو شکر