ی شعر زیبا از فروغ بهت تقدیم می کنم چون به نظر من خیلی شبیه فروغی : کاش چون پاییز بودم کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم. برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد, آفتاب دیدگانم سرد می شد, آسمان سینه ام پر درد می شد ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد. وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم, وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم, شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی در کنارم قلب عاشق شعله می زد, در شرار آتش دردی نهانی. نغمه ی من ... همچو آواری نسیم پر شکسته عطر غم می ریخت بر دلهای خسته. پیش رویم : چهره تلخ زمستان جوانی پشت سر : آشوب تابستان عشقی ناگهانی سینه ام : منزلگه اندوه و درد وبد گمانی. کاش چون پاییز بودم
پادشاه فصلها پاییییییییزززززززز
واسه ما آذر ماهی ها که بله
می خواستم بگم چه تفاهمی من هم آذری ام ! ولی یادم اومد که منظورت از آذری ، آذر ماه نیست ، بلکه زبان آذریه .
اتفاقاً دقیقاً منظورم ماه آذر بود
سراپا اگر زرد و پژمردهایم / ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره / پر از خاطرات ترکخوردهایم
ی شعر زیبا از فروغ بهت تقدیم می کنم چون به نظر من خیلی شبیه فروغی :
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
آفتاب دیدگانم سرد می شد,
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,
وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,
شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
در شرار آتش دردی نهانی.
نغمه ی من ...
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
کاش چون پاییز بودم
کجایی خانم که اگه دیر بجنبی بسامه همه طرفداراتو می کشه سمت خودش هههههههههههههههههههههه
نوش جانششششششششششششش.
دوستمه خوب.