ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یه کم بوی ماه مهر میاد. ماه خنک و دوست داشتنی اما دلگیر من.
من عاشق مدرسه بودم. بهتر روزای عمرم رو تو مدرسه گذروندم. هنوزم سرم رو میدم برم دانشگاه اما واقعاً تو ایران نه. دیگه دلم نمیخواد تو ایران برم دانشگاه.
بله بوی گند مدرسه میاد.
نه تو رو خدا اینطوری نگید. هیچم گند نیست.
بعضی وقتا فکر می کنم اگه من عقل درست و حسابی داشتم همون لیسانس می زدم بیرون..
منم همینطور منتها نه عقل داشتم نه پول. الآن یه کم عقل دارم پول ندارم. اسپانسر هم ندارم.
ماه مهر است و دلم مدرسه ای می خواهد
به بزرگی دل خسته این شاگردان
با صفا مدرسه ای دور ز هر تجدیدی
همه اش جمعه به تعطیلی یک تابستان
مکتبی کاش بسازیم در این نزدیکی
تا در آن کودک دانش نشود سرگردان
بوی پاییز می آید!
بوی تو،
بوی من٬
بوی عشق!
مستی های پنهان٬
بوی باران٬
بوی آرزو،
بوی مهر می آیـد!