روح زندگی

وارد بعضی وبلاگها که میشی روح زندگی توشون موج میزنه. نویسنده طوری می نویسه که کاملا احساس می کنی در بطن ماجرا قرار داری. یه وبلاگی رو میخوندم که طوری از کلم و هویج و فلفل دلمه ای و رنگو بوشون گفته بود که آدم هوش از سرش می پرید. اصلا دلش میخواست بره با کلم دوست بشه یا هویج رو به خونه اش دعوت کنه بس که شخصیت اینا خوب توصیف شده بودن. چقدر خوب و قابل احترامه که یکی بتونه اینطوری روح آدم رو شاد کنه.  

 

یه سایتی هم هست که هر وقت میرم توش دلم میخواد همه وسائل خونه رو بریزم دور و دوباره دکوراسیون بچینم. به همسرک میگم همسره من اگر مردم بدون از غصه بوده. ولی از شوخی گذشته از دیدن اینهمه زیبایی چید مان و نورپردازی خاطرم مشعف میشه.


از اون طرف یه وبلاگی هم هست که اتفاقا خیلی هم پر طرفداره یعنی روان ملت رو مورد عنایت قرار داده. من خودم هم پست هاش رو می خونم ها اما این اواخر دیگه شورش در اومده. بعد من نمیدونم اینهمه آدم واقعاً پیگیرن؟ اونوقت نویسنده وبلاگ چطور میتونه اینطور رفتار کنه؟ چطور میتونه همه زندگیش رو بریزه روی دایره و انتظار داشته باشه کسی فکر بد نکنه یا سوال نپرسه یا هر چی. درسته که باید به فضای خصوصی نویسنده احترام گذاشت اما وقتی نویسنده خودش فضای خصوصی ای باقی نذاشته چه انتظاری داره؟ نمی دونم ...

 بعد هم تا اعتراض کنی متهم میشی به حسود بودن و هزار تا چیز دیگه. اینه که ما هم توی فضای خصوصی خودمون اعتراض می کنیم.

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:43 http://spantman.blogsky.com

پس یا علی مدد خانومک سریعا دکوراسیون و تغییر بده

چشم

بیتا(ماه شب چهارده) سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:55

خوب البته تغییر دکوراسیون بستگی داره اصلا فضات گنجایش جابه جا کردن و یه جور دیگه چیدن وسایل رو داشته باشه یا نه :) واسه من که غیر از حالتی که الان مبل و میز ناهارخوری رو گذاشتم حالت دیگه ای نیست. فکر کردم روش ها اما خوب نمیشه دیگه
اما میشه یه چیزای کوچولویی رو تغییر داد یا خرید که روح زندگی واقعا جریان اش رو نشون بده. مثلا همین گلدون کوچیک هایی که گرفتم اگر بدونی عشقای خونه ام شدن

دیدمشون. منم عاشق اون بونسای شدم
مسلماْ باید وسائل فعلی رو ریخ دور و یه ست جدید خرید

شیرین سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 http://roozanehaye-ma.blogsky.com/

بعضی مطالبو که میخونی روحت شاد میشه و پر از زندگی میشی
اما بعضیای دیگه رو که میخونی سرت روی گردنت شل میشه و متفکر میشی و راه به جایی هم نمی بری و موافقم باهات که حق انتقاد هم نداری چون سریع به هزار صفت نداشته متهم میشی

عسل چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:00

اینا خرافاته

ببخشید متوجه نشدم چی خرافاته؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد