یه روزایی مثل امروز خیلی هیجان زده ام و البته کلی انرژی دارم و یه عالمه حس مثبت اطرافم می چرخه. اینجور روزا کلی تصمیم خوب میگیرم و کلی احساس خوب پیدا می کنم.
دو روز پیش گفتم که پنج شنبه ها معمولا کلاس نمیگیرم چون ممکن سفر پیش بیاد و بخوام کنسل کنم. گفته عیبی نداره من هم گفتم باشه اگر جایی نرم کلاس میگیرم. با من هماهنگ نکرده به بچه ها گفته بیاید. من هم امروز میرم سفر. ای خدا چرا اول با معلم هماهنگ نمی کنن؟ خسته ام میکنه. حتما واسه خودش فکر می کنه دارم ناز می کنم.
دلم میخواد با تمام وجود باور کنم که زلزله کشته ای نداده. خدایا بلا رو از سر ملت دور کن.
یعنی این کابوس هشت ساله تموم میشه؟
کاش این مشکل فعلی حل بشه. یعنی به بهترین شکل حل بشه.