ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سرماخوردگی و گلو درد و سرگیجه کشت من رو. بعد از مدت ها مجبور شدم سرم وصل کنم. فک کن. فشارم انقدر پایین بود که داشتم می مردم. با این حال یک ذره هم پرهیز نکردم و تا تونستم از ترشی های مامان خوردم. زیاد نتونستم جایی برم و بیشتر تو خونه بودیم. خداییش هم دلم نمیومد مامان رو ول کنم. فقط یه روز دو تایی رفتیم بیرون.
حالا از وقتی برگشتم تبریز خونه با من غریبی می کنه. یا شایدم من با خونه غریبی می کنم. یه حسیه. با این وجود ته دلم خوشحال و امیدوار و با روحیه ام. کتاب هام رو هم با خودم آوردم که ایشا... دور دوم درس خوندن رو هم شروع کنم. دنبال کار هم میگردم. یه سری برنامه دیگه هم دارم که ایشا... همه به موقع انجام میشن. توکل به خدا.
خدا کنه اینبار یه کار درست و حسابی پیدا کنم.
سلام

وبلاگتونو خوندم
واقعا احساس میکنم زن کمانگیر هستید
خوش به حالتون
سلام خوش اومدید
امیدت به خدا باشه همه چیز خوب پیش میره ایشالا دوستم:)
ایام جدید به کامت باشه ایشالا:)
ممنونم مهربانو جان
برای شما نیز هم
سلام دوستم
سال نو مبارک
سالت سرشار از اتفاق های خوب و به یاد ماندنی
سلام خاله
سلام مامان امیر علی سال نو ت مبارک
الهی آمین
تو می تونی
یه دعا یا جمله مثبت کلی حس خوب به ادم میده. متشکرم