غر غرو سلام میکنه ...

غر غرو به شما سلام میکنه. البه غر هام رو به جون همسرک می زنم. اون هم سکوت می کنه. عمیقا از یه چیزی ناراحتم و هرچی میگردم نمیدونم اون چیه. راستش یه بار یه کتابی ترجمه کردم که خیلی جالب بود. هرگز نفهمیدم چاپ شد یا نه. دقیقا توضیح داده بود که حس های بدمون به خاطر چیه. باید یه پیگیری کنم ببینم چاپش به کجا رسید. اگر چاپ نشده باشه میتونم قسمت هاییش رو اینجا بذارم. 

 

کلاس فرانسه داره خوب پیش میره هرچند که من خیلی عقبم اما میدونم جبرانش می کنم. این روزا خودم رو  بیشتر دوست دارم. به خودم بیشتر بها میدم اما همسرک رفته تو حاشیه. یعنی برای اینکه حالم خوب باشه یه جاهایی اون رو ناراحت میکنم. اون هم هیچ وقت اعتراض نمی کنه اما خوب میدونید که این اعتراض نکردن چقدر میتونه خطرناک باشه. نمیدونم واقعا ته دلش چی میگذره. آدم هیچوقت نمیتونه مطمئن باشه. 

 

به هر حال بهترم. لاک صورتی زدم و خودم از دیدن ناخن هام لذت میبرم.


الان زلزله اومد.

نظرات 11 + ارسال نظر
بیتا(ماه شب چهارده) چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:25

آی منم دلم لک زده واسه یه غر غر حسابی و خلاص. راستش می دونی هنوز فکر اتفاق جمعه که تو وبم هم نوشتم داره اذیتم می کنه و باعث شده بخوام هوار بزنم سر یکی :) اما هی خودداری می نمایم
خوش به حالت تو اینقدر زبانت خوبه. دختر دقت کنی تو ویژگی ها و مهارت هایی داری که خیلی ها شاید نداشته باشن.نمونه اش خود من زبانم افتضاحه!!!
منم تا دیروز لاک صورتی رو ناخن هام بود.امروز صبح پاکش کردم از ترس حراست اداره(هی یواشکی از جلوشون رد می شم)

وای بیتا جان خیلی بهم اعتماد به نفس دادی ها
کاش بشه یه راه امن برای دفع غر غر پیدا کرد

مژگان یک دنیا عشق چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:37

عنوان پستت لبخند به لبام آورد
علیک سلام غر غرو جان
دقیقا اون قسمت آخر پستت رو دریاب
لاک صورتی نه ها!
اون سکوت یک مرد رو میگم.مراقب باش دوستم.سعی کن هر دو تو صحنه باشید
چون تجربه کردم میگم ها

سلام خاله
میدونم خطرناکه ولی از دستم در میره

بسامه چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:41

عزیزم خوبی؟
یهو یادم افتاد تو هم تو شهر مایی شرمنه.. زود اومدم بهت سر بزنم...
خدا رو شکر که خوبی..

ممنون خاله

قاصدک چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:18

زلزله؟ واقعا؟
امیدوارم همه سالم باشن ..
آره خطرناکه .. یکدفعه آتشفشان میشن و بوووووووووم ..
من لاک قرمز دوست دارم .. ولی صورتی بیشتر استفاده می کنم .. چون راحت تر پاک میشه ..

من از اتشفشان می ترسم

شیوا چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 13:19 http://shiva1368.blogsky.com/

زلزله اومد ؟

بله

طنین چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 13:21

واسه منم غز غر کن اشکال نداره
بازم میگم بابا با کلاس
واااااای زلزله بازم؟

قربونت خاله
آره بازم زلزله

مهربانو چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 14:24 http://www.mehrbaanoot.blogsky.com

دوس جونم بهتره خودت و همسرت رو توی ع نقطه تعادل نگهداری که نه سخ بسوزه نه کباب:)البته خودت بهتر بلدی...:)
کجایی که زلزله اومد؟:(

گاهی همه چیز از دست ادم خارجه
تبریزم خاله

مین مین چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 15:19

کاش از اون کتاب بنویسی.. من که کارم شده غرغر...به خودم..مواظب خودت باش .زلزله دیگه از کجا اومد

اگر بشه حتما می نویسم
زلزله از نمیدونم کجا

دریا چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 20:01 http://nafahatesobh.blogfa.com

شنیدم تبریز زلزله اومده! اوضاع و احوال خوبه؟ خودت خوبی؟

بله خوبم.
ممنون از لطفت

شیرین جمعه 19 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 15:19

سلام عزیزم
خوبی؟
مواظب فوران آتشفشان همسرک باش گاهی آرامش قبل از طوفانه ها
بازم زلزلهمواظب خودت باش
لاک صورتیتو لایک

امیدوارم آتشفشان خاموش بمونه

کاتب شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:29

عزیزه دلم.. شما فوق العاده توامندی..
باور کن..
به نظرم یکم با خودت خلوت کن.. اون موقع اون خلا وجودی خودشو نشون میده..
موفق باشی عزیزم:*

ممنون عزیزم
راه کار خوبیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد