ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
امروز اومدنی داشتم به مقوله چی بپوشم فکر می کردم. اینکه وقتی قراره در محیطی بیرون از خانه حضور داشته باشیم برای پوشش باید چه چیزهایی رو رعایت کنیم. جرقه این فکر هم دیشب زده شد. شما هوای بارانی و پاییزی بیرون و فضای داخلی سالن با هوای مطبوع رو تصور کنید. من یه مانتوی طرح بارانی پوشیدم و همسر هم کت و شلوار و این پوشش طوری بود که با وجود پیاده روی بعد از مراسم و خنکای هوا سردمون نشد.
حالا پوشش در این مکان از پالتو و چکمه های کوتاه و بلند گرفته تا مانتو های تابستانی و صندل متغیر بود. برام خیلی جالب بود و خیلی دلم میخواست بدونم اگر یه جامعه شناس اینجا بود چی می گفت. چرا نوع پوششی برای ما تعریف نشده؟ منظورم اینکه هر زمان و مکانی اقتضائات خودش رو داره و در غرب برای هر مراسم dress code خاصی تعریف شده که میشه تو چهارچوب اون خلاقیت و نوآوری شخصی هم داشت. اما ما تعریفی نداریم و عمدتاً مصرف کننده هر چیزی هستیم که توسط وارد کنندگان یا تولید کنندگان داخلی به اسم مد و در واقع فروش بیشتر اجناسشون به خوردمون داده میشه.
عید پارسال واقعا حالم بد شد. یعنی از مانتو خریدن بیزار شدم. بس که یه رنگ و طرح تن همه بود. از اون بدتر اینه که هرکسی بدون در نظر گرفتن موقعیتش، سنش و فاکتورهای دیگه صرف فراگیر بودن این رنگ یا مدل رو تن خودش و بچه هاش کرده بود. اینطوریه که میبینی همه سورمه ای پوشن، همه قهوه ای پوشن و ... .
نمیدونم من زیادی حساسم که زده شدم یا بقیه ای هم هستن که مثل من فکر می کنن. که برای انتخاب لباس هاشون در مراسم ها وقت میذارن و استدلال می کنن. البته بگم ها من آدم خاصی نیستم اصلا خاص هم نمیپوشم. وقت خرید هم به کاربردی بودن لباس و موقعیتی که قرار توش پوشیده بشن دقت میکنم.
لباس از نظر من سطح اجتماعی، میزان درآمد، گرایش های اجتماعی و مذهبی، جنسیی، میزان در دسترس بودن و کلا نظر شخص رو نسبت به پیرامون نشون میده. آرایش غلیظ مخصوص مهمانی شب به درد دانشگاه رفتن یا نون گرفتن نمیخوره. با این نوع آرایش چه پیامی به بیننده میدیم؟ من داردم میرم دانشگاه مهمونی؟ من تو صف نان هم قابل دسترسم؟ اصلا چرا قیافه های بی آرایش خودمون رو دوست نداریم؟ درسته که آدم با کمی آرایش سرزنده تر میشه و زیباتر به نظر میاد اما چهره واقعی خودمون چی؟ کسی رو میشناسم که تا حالا بدون آرایش دیده نشده، حتی جلوی همسرش. این یعنی چی؟ یعنی اینکه من خودم رو دوست ندارم. چهره واقعی من دوست داشتنی نیست.
سوال من اینه تدر سطح کلان عریف کردن این قالب ها (منظورم یک سری چهارچوب دگم نیست) برای جامعه وظیفه کیه؟ چرا روی صنعت مد و پوششمون سرمایه گذاری نمی کنیم؟ در سطح خرد چقدر خودمون به پیام هایی که با انتخاب هامون می فرستیم دقت می کنیم؟ بهش فکر کنیم. جالبه.
پی نوشت: کنسرت عالی بود.
عزیزدلم لینکت رو همون چند روز قبل درست کردم .. شرمنده اینقدر کار سرم ریخته نشد کامنت بذارم .. ولی می خونمت
لطف داری خانوم
دلیلش می دونی چیه؟؟ اینه که ما پول داریم و نمی دونیم چطوری خرجش کنیم ....
و اینکه وقت داریم و نمی دونیم چطوریم صرفش کنیم..
و اینکه بیکاریم...
من واقعا اگه بیکار باشم می شینم ارایش می کنم خوب...
و اینکه فکر می کنیم همیشه باید یه جور باشیم... شاید خودمون خودمون رو دوست نداریم..
فکر کنم به خودمون و نیاز هامون اهمیت نمیدیم
پستمو دو.باره گذاشتم رمزوداری؟
نه ندارم خاله
این متنت مثل یک مقاله جامعه شناسی در زمینه نقد پوشش جامعه بود. اما من دیدم در خارج هم مثلا برای بیرون اومدن توی یک روز بارونی مدل های مختلفی هست. مثلا یکی با شلوارک میاد و یکی کلاه و ژاکت. فکر نمی کنم خیلی هم مختص ما باشه.البته در مورد مانتو پوشیدن حق با توئه. در مورد مانتو خانوم ها مد به شدت تاثیر گذاره
بیتا جان منظورم موارد غیر رسمی نبود. بله در موارد غیر رسمی حرف شما صدق می کنه. هیچ کس نمیتونه به شما بگه مثلا تو خونه چی بپوش اما وقتی مهمونی میری یا تولد مثلا دقیقا برات مشخص میکنن که رسمیه یا غیر رسمی اونوقت تو هرکدوم از این دو حالت شما خودت انتخاب می کنی. کسی با شلوارک سر کار یا انشگاه نمیره.
موردی که من نوشتم هم همینطوره. شما داری میری یه جای عمومی و نسبتا فرهنگی پس پوششت باید مناسب باشه. هوا هم کمی سرده و پاییزه پس دیگه صندل نمیپوشی حالا چکمه توجیه بیشتریی داره
صد درد صد حق با شماست غرب هم همه چیز تمام نیست اما بالاخره تعاریف رسمی ای برای پوشش داره. ولی ما نداریم.
این یه نظر شخصیه ولی خوشحال میشم باهات تبادل نظر کنم
سلام عزیزم.... خانه نو مبارک... انگار اینجا هواش بهتره و باز تر .... من به خاطر فونت نوشته هات می گم.... ایشاالله پر از خبرهای خوب باشه....
سلام خاله
مرسی که اومدی
خوب پس من الان بهتر منظورت رو متوجه شدم.راست میگی دقیقیا داشتم دیشب یک فیلم میدیدم.دختره موقع قرار با دوست پسراش خیلی شیک لباس می پوشید و موهاش رو هم باز می ذاشت و میرسید به خودش. اما توی محیط کر که میخواست بره یا مثلا خرید موهاش اکثرا بسته بود بالای سرش. از این نظر قبول دارم حرفت رو. اینجا برای بعضی ها دانشگاه دقیقا حکم همون مهمونی داره که گفتی
و متاسفانه برخی از اینها توی محیط خونه خودشون که باشن دریغ از یک کمی سلیقه برای پوششون
خیلی خوشحالم که اینجا کسایی هستن که میشه باهاشون بحث اجتماعی کرد
ممنونم بیتا جان
اون خونه رو خوب گفتی. همه کارامون برای دیگران انگار
این متنت رو خیلی دوست داشتم ... یه جوارایی واقعاً مقاله وار نوشته بودی و خب البته که خیلی جاهاش نظر شخصیت بود و ریشه تحلیلی واقعی نداره

منم خیلی به این فکر کردم که چرا ما اینجا آرایش میکنیم ؟؟
البته من خودم جز اون دسته خیلییی غلیظ و خاصش نیستم ! یعنی اگه بخوام هم بلد نیستم !
وقتی خوب بهش فکر کردم دیدم من وقتی اینجام یه آرایش کمی دارم اصولاً . ولی وقتی میرم شهرستان های دیگه به خاطر رفت و آمد با کسایی که تو آرایش کردن و خوش پوش بودن دستی دارن وادار به آرایشی بیشتر و وسواس بیشتری میشم .
در واقعا چیزی که اینجا تغییر میکنه "من" نیستم ! من تحت تاثیر کسی قرار نمیگیرم ! جو زده هم نمیشم ! چون اصلاً این مدل آدمی نیستم
اما از اونجا که من دوست دارم تو جمع زیبا به نظر بیام و تو اون جو و جامعه استاندارد زیبا و شیک دیده شدن فرق میکنه ! پس من با استاندارد متفاوت و مقیاس متفاوتی لباس میپوشم و آرایش میکنم
من خودم از اونهام که گاهی حسرت این رو میخورم که کاش میشد بدون آرایش موهام رو دم اسبی ببندم و با یه جین و تی شرت ساده با دوستم تو پارک قرار بزارم
بعد وقتی دختر های جامعه ی خودمون رو میبینم که اونهمه آرایش غلیظ روئ صورتشونه و موهایی که به هر طریقی سعی شده با یه رنگ متفاوت از همه جای روسری بریزه بیرون و کفش های پاشنه هفت سانتی و ناخن ها با طرح های جورواجور تو فروشگاه در حال خریدن نون و مرغ سبزی اند!!!!!!! افسوس میخورم !
دلیلاش هم ماها خوب میدونیم ! البته یه برنامه مستند تو بی....بی ... سی... و یه برنامه روانشناسی تو یکی دیگه از کانالها هم اینو تایید میکرد ... اینکه ماها چون حجاب قانون اجباریه جامعه امون هست و میل به زیبا دیده شدن یک چیز کاملاً غریزیه و چون اصلاً انتخاب عمل نداریم یهو به طرز افراطی تا جایی که دستمون میره همین صورتی که بیرون هست رو به نمایش میزاریم
و حالا جامعه به سمتی پیش رفته که معیار زیبایی تغییر کرده ! دیگه اصلاً دختری که آرایش نمیکنه جز اون دسته ای که قرار باشه شیک و زیبا بخونیمشون وارد نمیشه !!!
و این واقعاً درد داره !
یادمه یکی از دوستای همسرم که خیلیی هم پسر خوب و خانواده داریه قصد ازدواج داشت !
یکی از دوستای مشترکمون یه دختری رو بهش معرفی کرد که ببیندش ... خلاصه یه جواریی که مثلاً اتفاقی باشه دختره رو دید و نپسندید ! و دلیلش این بود که من یه دختری که به خودش برسه و آرایش کنه میخوام و این دختر با اینکه صورتش خوشگل بوده ولی آرایش خوبی نداشته و لباسش شیک نبوده !!! (حالا دختر بدبخت سر کار بوده که این دیدتش)
خب واضحه ! تقصیر پسره نیست ! معیارهای جامعه ما به غلط تفسیری متفاوت از زیبایی داره ! و استانداردهای تعریف نشده ای از پوشش
خیلی حرف زدم ! اما اینم بگم
یه برنامه انتخاب مدل برتر بود تو Gem Tv؟ که زنای بالای 35 سال قرار بود بینشون مدل انتخاب شه
خلاصه ... وقتی این زنها رو سن میرفتن و اون کارشناس ها اونجور از اون قیافه ها تعریف میکردن که تو دید ما قطعاً یه قیافه ی معمولی و گاهی زشت بود ! من واااااااااااقعاً افسوس میخوردم ... که اونها تعریفی که از زیبایی دارن واقعاً یه زیبایی طبیعی و گاهی فقط یه لبخند زیبا اون آدم رو فردی زیبا خطاب میکنه ... و اندامی متناسب که البته از تغذیه متناسب و سلامت میاد ! همین !
و خیلی جای ناراحتی داشت که اون فرد با اون چهره تو جامعه خودش خیلی زیبا خطاب میشه و مثلاً من که از اون فرد چهره بهتری دارم به عنوان مثال تو جامعه خودم معمولی خطاب میشم !!
معیاری به اسم زیبایی طبیعی تو جامعه ما کاملاً مرده . دیگه خودمون هم ازش لذت نمیبریم
خوب و کامل گفتی
متاسفانه به خاطر فشارهای معقول و نابه جا خیلی چیزا اینجا مردن